عمارت تاریخی باغ خونی که در خاطره مشهدیها همیشه یک ساختمان مرموز با دربهای بسته بوده است، امروز اوضاع چندان مساعدی ندارد؛ به گیاهان رسیدگی نشده است و سبزهها آن چنان قد کشیده اند که فضا را برای درختان تنگ کرده اند. در و پنجرههای عمارت وضعیت خوبی ندارد و شیشه هایش یکی در میان شکسته است. برای جلوگیری از نم زدن، شیروانی مرمت شده، اما این اقدام چهره بنا را کمی ناخوشایند کرده است.
کف اتاقها را خس و خاشاک و زبالههای ساختمانی فراگرفته است. از این اتاق که به آن اتاق میروی، فضاها بزرگ و کوچک میشوند. بخاریهای دیواری بزرگ از شکوه پیشین باغ خونی خبر میدهد. حتی میز بیلیارد قدیمی هنوز وسط یکی از اتاق هاست. راه پله کنار راهرو ورودی لرزان، اما سرپاست و امکان بازدید از ایوان را فراهم میکند، اما این ایوان فقط افسوسها را نمایانتر میکند. میراث فرهنگی این عمارت را در سالهای ۹۵ و ۹۶ به صورت مختصر مرمت کرده است.
چند روزی میشود که انتشار یک آگهی مزایده در رسانه ها، دل دوستداران میراث فرهنگی شهر را خون کرده است. دهان به دهان میچرخد؛ «چوب حراج به باغ خونی زدند». برخی هم نگرانی خود درباره این آگهی فروش را با نامگذاری به عنوان «مزایده خونین» ابراز کردند.
گرچه نفس مزایده یک باغ تاریخی هیچ اشکال قانونی ندارد و حتی درباره «باغ خونی» تا حدی نیز میتواند مثبت باشد، نکته نگران کننده، ننوشتن از قدمت تاریخی باغ خونی در این آگهی و اشاره نکردن به ثبت آن در فهرست میراث ملی است. در آگهی مزایده نوشته شده: «شش دانگ یک قطعه باغ و عمارت در مشهد، خیابان امام رضا (ع)، انتهای عنصری ۹ (مجاورت حرم مطهر رضوی) به مساحت ۴۱ هزار و ۸۰۷ مترمربع عرصه و حدود ۷۵۰ مترمربع اعیان به مزایده گذاشته میشود.»
یک باب منزل مسکونی، تعدادی درخت مثمر و غیرمثمر و امتیازات برق و آب و گاز تنها مشخصاتی است که از این باغ تاریخی ذکر شده و هیچ اشارهای به ثبت این خانه در فهرست میراث ملی نشده است. حال آنکه این باغ و عمارت تاریخی واقع در آن، سال ۷۹ در فهرست میراث ملی ثبت شده است و بنا بر قانون آثار ملی، کسی حق تخریب و دخل و تصرف در آن را ندارد؛ بنابراین خریدار باید آن را به همین شکل موجود حفظ کند؛ اما این نکته مهم در آگهی مزایده از قلم افتاده است.
همین امر هم دوستداران میراث فرهنگی را نگران کرده است که مبادا باغ به فرد یا نهادی غیرفرهنگی واگذار شود و آنان هم بی توجه به قدمت باغ، آسیبی جبران ناپذیر به آن وارد آورند و باغ خونی را برای همیشه از خاطر مردم مشهد پاک کنند.
مرجان اکبری، معاون میراث فرهنگی خراسان رضوی، در گفتوگو با شهرآرا، درباره این آگهی و ایراد وارده بر آن میگوید: «خرید و فروش بناهای تاریخی بلامانع است، اما در قانون ذکر شده است که مالک باید هنگامی که قصد فروش بنای تاریخی خود را دارد، به اداره میراث فرهنگی اعلام کند.»
گرچه به گفته اکبری، بانک کشاورزی موضوع فروش باغ خونی در محله عنصری را به اطلاع اداره میراث فرهنگی نرسانده است، او انتشار عمومی این آگهی را به مثابه اطلاع رسانی میداند و میگوید: «ما فرض میکنیم همین آگهی به معنی اطلاع رسانی باشد، اما قید نشدن ثبتی بودن باغ خونی در آگهی یک ایراد قانونی است که این موضوع را اداره حقوقی میراث فرهنگی به بانک کشاورزی تذکر داده است.»
اکبری با توضیح قانون درباره آثار ثبتی میگوید: «تأکید بر ثبت باغ خونی در فهرست آثار ملی موجب میشود خریدار از همین ابتدا تکلیف خود را بداند و با هدف تخریب خانه و هتل سازی پا پیش نگذارد.»
او سپس انتشار این آگهی را به فال نیک میگیرد و میگوید: «یکی از موارد اختلاف درباره باغ خونی که موجب میشد میراث فرهنگی نتواند با نهاد مشخصی درباره باغ مذاکره کند، ادعای نهادهای مختلف بر سر مالکیت آن بود؛ اما حالا منتشر شدن آگهی از سوی بانک کشاورزی نشان میدهد سرانجام این بانک توانسته ادعای مالکیت خود را اثبات کند و همین امر موضوع مثبتی است.»
مدت هاست بر سر مالکیت باغ خونی بین دستگاههای مختلف دعواست. باغ خونی در اوایل دوره قاجار ساخته شده و مالک اولیه آن شخصی به نام «حاج محمدمهدی تاجرقندهاری» بوده است. این باغ روزگاری مقر ژاندارمری بوده و کلنل محمدتقی خان پسیان از اینجا امور را رتق وفتق میکرده است. بعد از مدتی به دستور دولت وقت و درخواست حکومت روسیه تزاری، باغ به روسها اجاره داده میشود. مدتی کنسولگری روسیه و بعد هم دفتر بازرگانی این دولت در مشهد میشود.
میگویند روسها از همین باغ، حرم مطهر حضرت رضا (ع) و مسجد گوهرشاد را در سال ۱۹۱۲ میلادی به توپ بستند. اجاره نشینی روسها موجب شده بود آنان درباره این باغ ادعایی داشته باشند. سال۱۳۶۹ باغ خونی در اختیار اداره مالیه و بانک کشاورزی قرار گرفت و پس از آن، به دلیل تجمع فراوان معتادان، نیروی انتظامی به مدد آمد و این باغ مدتی محل استقرار آنان شد.
ماندگاری طولانی مدت نیروی انتظامی در باغ خونی موجب شد آنان نیز یکی از مدعیان مالکیت باغ شوند. حالا، اما تبصره ۲ این آگهی به صورت مشخص نوشته است: «ملک مذکور در تصرف بانک است.» و همین نقطه امیدی است به رها شدن باغ خونی از بلاتکلیفی.
با وجود اینکه باغ خونی در تاریخ مشهد شهرت دارد و بخشی از وقایع تاریخ معاصر شهر در دل آن رخ داده است، حدود ۱۰۰ سال میشود که درِ باغ خونی به روی مردم مشهد، زائران و گردشگران این شهر و حتی بازرسان میراث فرهنگی بسته است و همین امر هم موجب شده است که تصویری از باغ خونی در حافظه نسل امروز نباشد و تنها کنج ذهن قدیمیها خاطراتی مبهم از همسایههای روس ساکن در این باغ بماند. سوم خرداد سال ۹۷ شهردار وقت مشهد همراه با مدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی از باغ خونی بازدید کردند.
آن زمان تقی زاده خامسی، شهردار وقت مشهد، در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «مصمم شدم اینجا را بازسازی و برای بازدید مردم آماده کنم. با فرمانده نیروی انتظامی هم صحبت کردم، ایشان آماده است درصورتی که شهرداری جای دیگری را در اختیار قرار دهد، آنجا را تخلیه کند.»
ابوالفضلمکرمی فر، مدیرکل میراث فرهنگی، نیز در آن بازدید از تصمیم شهرداری و میراث فرهنگی برای تبدیل باغ خونی به موزه سخن گفت.
بنابر شنیدهها آن زمان شهرداری تا پای معامله هم رفت، اما اختلاف نظرها بین نهادهای مختلف موجب شد که معامله سرنگیرد. پس از انتشار آگهی مزایده باغ خونی نگاههای نگران دوستداران میراث فرهنگی به سوی شهرداری چرخید تا شاید ناجی این باغ شود.
نرگس شالچیان، مدیر گردشگری و امور زائران سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد، میگوید: «باغ خونی یک ثروت ملی است و همواره مورد توجه معاونت گردشگری و زیارت شهرداری بوده است؛ به همین دلیل اواخر شهریور، یعنی چند ماه پیش، از انتشار این آگهی ما نامهای مبنی بر تقاضای خرید باغ را برای شهردار مشهد ارسال کردیم.»
او درباره کاربری باغ درصورت تملک شهرداری میگوید: «البته که درباره این موضوع باید در یک کمیته تصمیم گیری شود، اما قطعا کاربری متناسب با هویت تاریخی آن خواهد بود؛ شاید یک موزه زنده تاریخ مشهد.» کمال ضیایی، مدیرروابط عمومی معاونت اقتصادی شهرداری مشهد، نیز در گفتگو با شهرآرا تصمیم گیری شهرداری برای شرکت در مزایده بانک کشاورزی را به شنبه موکول میکند و میگوید: «شنبه و پس از اعلام نظر شهردار مشهد، تصمیم شهرداری برای شرکت در مزایده اعلام میشود.»
اکبری، معاون میراث فرهنگی خراسان رضوی، نیز با نام بردن از باغ خونی به عنوان یک اثر ملی، میگوید: ما امیدواریم نهادهایی مانند شهرداری وارد عرصه مزایده شوند و درِ این باغ تاریخی را بعد از مدتها به روی مردم مشهد بگشایند. او ادامه میدهد: «مردم مشهد به مکانهای جدیدی برای تنفس نیاز دارند و باغ خونی میتواند یکی از این مکانها باشد.»
او سپس از باغ دولت آباد یزد به عنوان یک نمونه مشابه نام میبرد و میگوید: «یک نهاد خصوصی باغ دولت آباد یزد را اداره میکند. ما هم از شهرداری توقع نداریم که حتما این مکان را به صورت رایگان در اختیار مردم بگذارد، بلکه میتواند آن را آباد کند و ورودی هم بگیرد، مانند بسیاری از پارکهای شیراز و...، اما نکته مهم این است که باغ به عنوان یک جاذبه جدید در دسترس مردم قرار گیرد.»
طبق نظر تاریخ شناس برجسته مشهدی، مهدی سیدی، نام خوان، خین، خونیک و خانیک تلفظهای مختلف واژهای پهلوی به معنای چشمه است و احتمالا وجود چشمهای در این باغ، این نام را به وجود آورده است. سیدی با تأکید بر اینکه باغ خونی برگی از سند و هویت شهر و مردم مشهد است، میگوید: بارها شهرداری مشهد تلاش کرده تا مشهد قدیم را بازسازی کند، اما این کار موقت بوده است؛ این باغ میتواند به مشهد قدیم تبدیل شود.
او ادامه میدهد: البته همین که در باغ به روی عموم باز شود و مردم به آن رفت وآمد کنند، برای احیای آن کافی است.
موضوع را که با احمد دیناری، معاون سرمایه گذاری اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی، در میان میگذاریم، او میگوید: «باغ خونی زمانی از حالت مهجور بودن خارج میشود که درهای آن برای بازدید به روی عموم مردم باز شود.»
او ادامه میدهد: «با آنکه ۲ عمارت از ۳ عمارت باغ خونی از بین رفته است، میتوان از همان عمارت باقی مانده به عنوان موزه ادوات جنگی زمان خودش (پهلوی اول) استفاده کرد. برای فضای بیرون باغ که بسیار هم باصفاست، میتوان برگزاری موزه در فضای باز را پیشنهاد کرد. برای این باغ میتوان الگوی باغ موزه عفیف آباد شیراز را مثال زد. بدون شک مقصدهای گردشگری در هر شهری روزی به حالت اشباع درمی آید و برای تزریق مقاصد جدید گردشگری و ماندگاری بیشتر گردشگر در شهر، بازسازی و احیای چنین باغها و مکانهایی میتواند خون تازهای به گردشگری شهر تزریق کند.»
پیمان حصاری، کارشناس گردشگری، که خود یکی از افراد پیگیر برای احیای این باغ در سالهای گذشته بوده است، میگوید: متأسفانه این باغ به مرور زمان از حالت باغ بودنش خارج شده و درختان آن در این سالها خشک شده و تنها عمارت کلاه فرنگی آن باقی مانده است. این باغ در تاریخ مردم شناسی شهرمان آبستن حوادث مهمی بوده است. با توجه به اعیان کم و عرصه زیادی که از آن باقی مانده است، باید برایش کاربری طراحی شود.
در دورههای قبل پیشنهادهایی برای تبدیل این باغ به موزه شده بود و اکنون نیز جای موزههای دیگری از قبیل موزه سفال و آبگینه، موزه مشاهیر، موزه سیر تحول و تطور سنگها و درهای مشهد، موزه آلتهای موسیقی و موسیقی مقامی خراسان خالی است. برای فضای باز آن هم میتوان کارگاههای صنایع دستی فراموش شده مشهد قدیم مانند جاجیم، گیوه، پته دوزی، نقره کوبی و... را که هم آموزش و هم تولید باشد را پیشنهاد کرد.
۲۵۵میلیارد و ۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رقم پایه پیشنهادی برای فروش باغ خونی است که بانک کشاورزی در قالب آگهی مزایده چند روز گذشته در رسانهها منتشر کرده است. آخرین مهلت شرکت در مزایده و تحویل پاکتهای پیشنهادی نیز ساعت ۱۳ روز پنجشنبه ۲۸ آذر نوشته شده است.
* این گزارش پنجشنبه ۲۱ آذرماه ۱۳۹۸ در شماره ۲۹۹۲ روزنامه شهرآرا صفحه گردشگری چاپ شده است.